هدف علم روانشناسی تنها مطالعه و بررسی طرز فکر و رفتار انسان نیست، بلکه به رشته‌ی عمل درآوردن این دانش، به طور کلی کمک به مردم، اجتماعات و جوامع جهت حل مشکلات روزمره‌ی خود و بهبود کیفیت زندگی است.

از این رو روانشناسی یک حرفه هم به شمار می‌رود، که با مسئله‌ی کمک به مردم جهت یافتن راه‌حل‌هایی برای مشکلات واقعی در زندگی از جمله بهبود سلامت و تندرستی روح و روان، قدرت یادگیری، عملکرد، روابط و انسجام و همبستگی اجتماعی سروکار دارد.

درمان بیماری‌ها

یکی از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین کاربردهای روان‌شناسی درمان بیماری‌ها است. بیماری‌ها می‌توانند آسیب و مشکلات بسیاری را برای خود فرد و همین‌طور اطرافیان وی به وجود بیاورند. این در حالی است که توجه به درمان آن‌ها می‌تواند به بیمار کمک کند تا زندگی سالمی داشته باشد. به همین خاطر می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین وظایف روان‌شناسی بالینی این است که به فرد کمک کند تا از شرایط منفی بیماری خارج شود.

کمک به بهبود وضعیت زندگی

کار روان‌شناسی با خارج‌شدن از وضعیت بیماری تمام نمی‌شود. در بسیاری از مواقع روان‌شناسان تلاش می‌کنند تا سطح زندگی شما را از آنچه هست بهتر کنند. بسیاری از ما در زندگی با مشکلاتی مواجه می‌شویم که اگر کمی بیشتر مهارت داشتیم هرگز درگیر آن‌ها نمی‌شدیم. به همین خاطر آموزش مهارت‌هایی برای بهتر کردن زندگی یکی از مهم‌ترین وظایف روان‌شناسان است.

کمک به تربیت فرزندان

یکی از مهم‌ترین وظایفی که هر پدر و مادری برعهده دارند این است که فرزندشان را درست تربیت کنند. نحوه تربیت کودک تأثیر بسیاری روی شخصیت او حتی تا بزرگسالی خواهد داشت. به همین خاطر بسیار مهم است که این تربیت با اصول درستی اتفاق بیفتد. در غیر این‌صورت فرزند شما درگیر مشکلاتی می‌شود که احتمالاً در آینده نیز او را رها نخواهند کرد. یکی از دلایل اهمیت روان‌شناسی و همان‌طور که گفتیم روان‌شناسی کودک و نوجوان این است که به شما کمک می‌کند تا راه صحیح را برای تربیت فرزندتان پیدا کنید.

برنامه‌ریزی‌های اجتماعی

روان‌شناسی همیشه هم قرار نیست در سطح فردی به درد بخورد. همان‌طور که گفتیم یکی از شاخه‌های روان‌شناسی، روان‌شناسی اجتماعی است. در این قسمت تلاش می‌شود تا برنامه‌هایی برای بهبود شرایط جامعه ریخته شود. در حقیقت این روان‌شناسان مشاورین دولت هستند و در برنامه‌ریزی‌های کلان اجتماعی به آن‌ها کمک می‌کنند؛ تا برنامه‌ها به‌گونه‌ای باشد که سلامت روان مردم تأمین گردد.

این مطلب را هم بخوانید :   طرز تهیه محیط کشت: راهنمای کامل برای ساخت محیط کشت آگار

اختلالات روانی 

رویکردهای موجود در علم روانشناسی

در روان‌شناسی رویکردهای مختلفی وجود دارد. احتمالاً شما هم نام‌هایی مثل روانکاوی یا درمان شناختی را شنیده‌اید. هرکدام از این رویکردها برای خود اصول و قوانینی دارند. آشنایی با این اصول به شما کمک می‌کند تا با دقت بیشتری بتوانید رویکرد مناسب برای خودتان را انتخاب کنید. معروف‌ترین رویکردها در روان‌شناسی عبارتند از:

روانکاوی یا روان تحلیل گری

بسیاری از ما اسم این روش را شنیده‌ایم؛ یا حتی آن را مساوی با روان‌شناسی می‌دانیم. روانکاوی نام رویکردی است که فروید و شاگردان او ایجاد کردند. آن‌ها معتقدند که بخشی از ذهن به نام ناهشیار کنترل بخش‌های مهمی از رفتار ما را برعهده دارد. در حقیقت آن‌ها دلیل تمامی مشکلات و بیماری‌های روحی را مسائلی می‌دانند که در ناهشیار فرد اتفاق می‌افتد. علاوه بر ناهشیار، خاطرات کودکی فرد نیز اهمیت بسیاری دارند. تا جایی که می‌توان گفت ماهیت ذهن ناهشیار را خاطرات کودکی تشکیل می‌دهد. روش درمان در روانکاوی نیز این است که به بیمار کمک می‌شود تا از ماهیت ناهشیار خود و همین‌طور خاطرات کودکی که باعث مشکلات او هستند آگاه شود.

رفتارگرایی

رفتارگرایان به طور مستقیم رفتارهای شما را مورد بررسی قرار می‌دهند. آن‌ها به هیچ‌چیز به جز رفتار آشکار کاری ندارند. تلاش می‌کنند تا از طریق تغییر رفتار مشکلات را برطرف کنند. برای مثال آن‌ها با دست‌کاری اتفاقاتی که درست پیش یا پس از یک اتفاق رخ می‌دهد آن را کنترل می‌کنند. کودکی را در نظر بگیرید که با پرخاش با دوستان خود رفتار می‌کند. اینکه پس از رفتار پرخاشگرانه چه پیامدی در انتظار کودک باشد تأثیر بسیاری روی ادامه رفتار وی خواهد گذاشت.

رویکردهای شناختی

رویکرد شناختی ادامه‌ای از رفتارگرایی است؛ با این تفاوت که آن‌ها معتقدند برای درمان یک نفر علاوه بر رفتار باید به شناخت و باورهای او نیز توجه داشته باشیم. در این روش تلاش می‌شود تا باورهای منفی فرد پیدا بشوند و برای برطرف‌کردن آن‌ها برنامه‌ریزی می‌شود.